مقدمه
یکی از نقلقولهای محبوب من (نویسندهی مقاله) در مورد عکس گرفتن و عکاسی این است که: «هر عکس داستانی را روایت میکند». همهی ما میدانیم که برای ثبت یک رویداد، چیزی بیشتر از فشار دادن دکمهی شاتر لازم است. وقتی دوربینهایمان را برمیداریم و عکسی ثبت میکنیم، درواقع لحظهای که میخواهیم همیشه به یاد داشته باشیم را در زمان متوقف میکنیم.
هدف این است که سالها بعد به آن عکس یا عکس ها نگاه کنیم و احساسی که دقیقاً در آن لحظه داشتیم(و داستان پشت آن) را به خاطر بیاوریم.
حال سؤال این است که چگونه این کار را انجام دهیم؟ و چگونه با عکس هایمان داستانی را بیان کنیم؟ در این مقاله، چند نکته برای تبدیل عکس های کسلکننده به داستانهایی شگفتانگیز را بیان میکنم.
1- از قبل برنامهریزی داشته باشید.
- اگر من تصمیم بگیرم با خانوادهام به پیکنیک برویم(برای مثال باغ سیبی که در عکسها مشاهده میکنید)، اغلب در مورد عکس هایی که قرار است بگیرم فکر میکنم.
- این ایدهها چیزهایی نیستند که بخواهم برایشان سلسلهمراتب یا اجبار داشته باشم، بلکه لحظاتی قابل پیشبینی هستند که میتوانم برای رخدادشان در حین تفریح آماده باشم.
- بدیهیست که لحظات غیرقابل پیشبینی نیز وجود دارند، مخصوصاً وقتی بچهها در آن لحظات دخیل هستند و گاهی بعضی از این لحظهها بهترین عکسها را به ما میدهند.
- بااینحال، حتی در این لحظات صاف و ساده نیز میتوان با رعایت برخی نکات، عکسی بیشتر از یک عکس معمولی داشت.
- در سفر پاییزی ما به این باغ سیب، میدانستم که دخترانم میخواهند سوار فرغون شوند، بنابراین یکی از صحنههایی که در ذهنم برای ثبت آن فکر کرده بودم، همین لحظات بود.
- مطمئناً بچههای من دلشان میخواهد که با این فرغون دور بزنند. بنابرایم وقتی که این لحظه فرابرسد، من برای ثبت آن آماده هستم.
بیشتر بخوانید: ده نکته برای عکاسی از آبشار
۲- صحنه را از بیرون ببینید.
- وقتی برای اولینبار به مقصدی که قرار است در آنجا عکاسی کنم میرسم، اولین کاری که انجام میدهم این است که در آن محدوده قدم میزنم و به نقاطی که پتانسیل و زمینهی عکاسی دارند توجه میکنم. این زمینهها، متنی را به داستان عکس اضافه میکنند.
- نور را چک میکنم و برای نقش نور در داستانم ایدهپردازی میکنم. نور بهطرز قابل ملاحظهای بر حس عکس تأثیرگذار است.
- برای مثال، عکسی که در آن کودکی درحال گریه است را تصور کنید. اگر نور در این عکس دراماتیکتر باشد(مانند موقعیتی که نور کم است)، عکسالعمل احساسی بیشتری را در بیننده برمیانگیزد.
- بنابراین، با وجود اینکه همیشه به محیط احاطه ندارم، اما ممکن است تصمیماتی بگیرم که به حضور حس در عکسها یا بیان داستان عکس کمک کنند.
- وقتیکه میخواستیم با خانوادهام سیب بچینیم، نقطهای را انتخاب کردم که نور داشته باشد تا بدین ترتیب، نور مکمل عکسهایی که میخواستم بگیرم باشد.
- میخواستم نور از زاویهای خاص بتابد؛ بنابراین خودم را در موقعیتی قرار دادم که نور از همان نقطهای که میخواستم بتابد و بقیهی چیزها(یعنی فرغون و سبد سیب) را هم درست در جایی که میخواستم راوی داستانم باشند قرار دادم.
- وقتی که پسرم برای چیدن سیب از درخت بالا رفت، برگها بوکهی طلایی زیبایی را ایجاد کردند که منتج به تصاویری خاص و زیبا شد.
3- جزئیات درمقابل منظره
- وقتیکه هنگام تفریح از خانوادهام عکاسی میکنم، سعی میکنم که حتماً ترکیبی از زاویهی عریض برای عکسهای منظره که کلیت صحنه را نشان میدهند و همچنین شاتهای کلوزآپِ با جزئیات داشته باشم؛ زیرا هردوی اینها برای بیان داستان عکس مهم هستند.
- به عکس زیر دقت کنید؛ من فوکوس را روی سیبی که دختر یکسالهام برایم آورده است قرار دادهام، اما همچنین چهرهی او را نیز در تصویر جا دادهام.
- هرچند که صورتش تار است و فوکوس عکس روی سیب است، اما درنظر گرفتن چهره این نکته را به داستان اضافه میکند که او چقدر از اینکه خودش توانسته بود سیب را بچیند خوشحال است
4- کمی شور و اشتیاق به عکس اضافه کنید.
راههای مختلفی برای افزودن شور و اشتیاق به یک عکس معمولی وجود دارند:
- سعی کنید زاویه یا پرسپکتیوتان را تغییر بدهید.
- اگر از یک کودک عکاسی میکنید، روی زمین بنشینید یا حتی دراز بکشید تا دنیا را از زاویهی دید آنها نشان بدهید.
- از بالا عکاسی کنید(یکی از حالتهای مورد علاقهام) تا صحنهای که تا پشت سرتان کشیده شده است را بیشتر نشان دهید.
- چیزی به پیشزمینه اضافه کنید که چیزی به داستان عکس اضافه کند. مانند عکاسی از درون یک درگاه یا حول شخصی دیگر. کراپهای جالب یا حتی عکسی بدون چهره را امتحان کنید.
- با تاری عمدی یا حتی بدون لنز عکاسی کنید تا افکتی رؤیایی به عکس بدهید.
- ثبت حرکت: با سرعت شاتر کار کنید تا حرکت را فریزکنید یا سرعت آنرا کم کنید تا افکت پنینگ یا حرکت تار را ایجاد کنید.
در تصویر زیر، چون دخترم در حال ریختن سیبها داخل سبد بود، دوربین را خیلی پایین و نزدیک زمین آوردم. برای این داستان چهرهی او مهم نبود، بنابراین حتی آنرا در عکس درنظر نگرفتم و فوکوس را روی سیبهای در حال پرت شدن گذاشتم.
5- تمام المانهای داستان را به خاطر داشته باشید.
- هر داستان، شروع، میانه و پایانی دارد. بصری کار کنید(و حتی گاهی المانهای صوتی داشته باشید). در حالیکه ثبت توالی رویدادها در یک عکس منفرد کار دشواری است، اما این المانها را برای زمانیکه برای بیان یک داستان، دنبالهای از عکس ها را میگیرید، درنظر داشته باشید.
- هنگامی که سوار بر خودرو یا پیاده هستید یا در حال قدم زدن بهسمت مقصد هستید، این مستندسازیها را درنظر بگیرید. وقتی که تفریح میکنید، تمام جزئیات آنرا ثبت کنید و پایان را نیز فراموش نکنید.
- سفر ماجراجویانهی سیب جمع کردن ما با پخت یک کیک پایسیب خوشمزه به پایان رسید، بنابراین آنرا در داستان عکسهایم قرار دادم.
- مهمتر از همه این است که وقتی عکسهایی که فکر میکنید داستان خاطرهی آن روز شما را بیان میکنند را ثبت کردید، دوربین را کنار بگذارید، اوقاتی را با خانوادهتان بگذرانید و خاطرات بیشتری خلق کنید.
- به اعضای خانواده یا فرزندانتان این اطمینان را بدهید که در آن روز، خود شما را نیز(بدون دوربین) خواهند دید. بهعنوان پاداش، دوربین را به فرد دیگری بدهید و خودتان نیز در بعضی عکس ها حضور داشته باشید.
ترجمه اختصاصی اکادمی عکس (صنعت عکاسی)
منبع: